سعید شریعتی پذیرنده یا واپس زنده فشار؟


تحلیل آقای رئوف طاهری را با حوصله در صورت امکان مرور کنید.
حرفها و نظرات این دو اسیر موقتا آزاد شده (ابطحی و شریعتی) این روزها شائبه هایی را در اذهان متبادر ساخته است. بويژه موضعگیریهای سعید شریعتی و حتی حضورهای او در دیدارهای نوروزی و پیش از آن در منزل زندانیان. سعید شریعتی در حالیکه می تواند همانند ابطحی بیشتر سکوت کند،‌دست به مصاحبه و ارائه تحلیل هم می زند که در متن زیر نیز بدان پرداخته شده است.



والایش قدرت  و فرایند انتقال
رئوف طاهری

 (برای بهاره هدایت - داود سلیمانی - سعید متین پور)

والایش قدرت  و فرایند انتقال  در گفتار شریعتی و ابطحی:

 جنبش راه سبز مردم، به یمن ایده­ی «هر شهروند یک رسانه» و به کمکِ فضای مجازی (در تقابل با اختناق رسانه­ای حاكم در کشور) واجدِ خصلت انضمامی- دیالکتیکی و درون­ماندگاری می­باشد که آن­را پویاتر از جریان اصلاحات کرده و ضامن پایداری، تداوم و مقاوم بودن آن در مقابل انحرافات بوده است.

نحوه­ی کنش کسانی همچون سعید شریعتی و محمدعلی ابطحی که پس از آزادیِ مشروط ازخود به نمایش گذاشتند، بطوری که در تناقض با کنش­ها و دیدگاه­های قبل از دستگیری­شان می­باشد، واجدِ پیامهای نهفته­ای است.

 غفلت از ایضاح و پرتوافکنی بر زوایای پیدا و پنهان آن همان مصائبی را بر جنبش سبز تحمیل خواهد کرد  که پیشتر اصلاحات را به بن­بست کشانده بود. به نظر می­رسد دولتِ کودتا به واسطه­ی پیام­های نهفته در گفتار این افراد – به­دلیل بی­خاصیت­شدن و ته­کشیدنِ پتانسیلِ ابزارهای تبلیغی و رسانه­ای خودی– سناریوی گام به گامی طراحی کرده تا به مرور جنبش سبز را اخته و بی خاصیت کند.

 گام اول سناریو، دستگیری رهبران سیاسی جهت گرفتن ابتکار عمل ازجنبش نسبت به پیگیری و بازپس­گیری حقوقی بود که توسط دولتِ کودتا مورد غارت و دستبرد قرار گرفته بود.

 گام دوم عبارت بود ازایرادِ اتهاماتِ موهن و انواع فشارها بر دستگیرشدگان بواسطه­ی تکنولوژیِ وارداتیِ تعذیب وتنبیه و تکنیکِ تواب­سازی به منظور وادارساختن آنان به اظهار ندامت و پشیمانی و تهیه فیلم اعترافات و پخش آن از رسانه میلی در قالبِ برگزاری دادگاه­ها و قرائتِ کیفرخواست­های فرمایشی. کیفرخواست­هایی که عامل تهیه­ی آنها هم اکنون در انتظار محاکمه­ی خود به اتهامِ خلقِ تراژدی جنایت و توحش کهریزک به سر می­برد.

اکنون و در مرحله­ی سوم از اجرای سناریویِ نامبارکِ ناکارآمد سازی و به بن­بست کشاندنِ جنبش سبز، دولتِ کودتا مبادرت به اجرای توهم­آلود و احمقانه­ی فرایندِ انتقال فرویدی به شیوه­ی معکوس كرده است؛ آن هم به میانجی اظهاراتِ فرمایشیِ طيفِ ميان­مايه و آسیب­پذیرِ دستگیرشدگانِ مشروطاً آزاد شده­ای که پیشتر تحتِ شرایطِ زندان تراسیماخوسی وادار به اعترافاتِ تلویزیونی شده بودند.

واکاوی بیشتر این مرحله­ی اخیر از سناریوی منحوسِ پیش­گفته را با استعانت ازكتابِ مستطابِ «مراقبت و تنبیه» اثر فیلسوف شهیر و افشاگر ماهیتِ قدرت، میشل فوکو، پی می­گیرم:




سال ۸۹، سال صبر و استقامت شاد باد

این پوستر برگرفته از پوستر دوست سبز گمنامی با نام GF است.

یک اسفند، سال صبر و استقامت را بر تمام سبز اندیشان و آزادیخواهان ایرانی در سراسر جهان شادباش می گوید.
این شادباش امایی هم دارد. خانواده های عزادار و آسیب دیده، سبزهای هنوز در بند، اسیران و کشته شدگان گمنام و ... . اینها شادی را تنها مختص بهار و سبزی آن می کند و اولین نام گذاری ملی و غیر رسمی سال. می ماند رنج ها و غم های مانده از سال ۸۸ که شاد باش را سخت می کند. 


قبح ریزی برای هیبت یک رهبر


شاید سال ۸۸ را باید سال ریخته شدن قبح رهبر سالاری آیت الله خامنه ای در ایران دانست و شروع رسمی آن را از ۲۳ خرداد به حساب آورد. از آن روز که اعتراضات خیابانی و پیامهای بعدی موسوی و کروبی، پیام تبریک زود هنگام آیت الله برای پیروزی احمدی نژاد آنهم قبل از قطعی شدن تعداد آرای ماخوذه و تایید شورای نگهبان را وقعی ننهیدند و بر تقلبی بودن این انتخابات تاکید ورزیدند تا بدانجا که روز ۲۵ خرداد رقم خورد. روزی که رهبری دیگر تکرار شدن آن را نمی توانست برتابد و در نماز جمعه همان هفته معترضین را به خون تهدید نمود و اعتراضات خیابانی را منتفی شده خواست. باز هم مردم از همان شنبه اش به خیابان ها آمدند. شاید رهبر هم می دانست که مردم را گوش شنوایی نیست و از اهرمهای نظامی-امنیتی اش بهر جسته بود برای خوراندن حرفهایش به زور به معترضین. حاصل این لشکر کشی نظامی برای نشان دادن قدرت یک رهبر در خیابان ها منجر به تغییر تجمعات خیابانی از هر روز به روزهای مناسبت دار و حتی نماز جمعه ای به امامت اکبر هاشمی رفسنجانی شد.

این داستان تا آخرین مناسبت سال، یعنی چهارشنبه سوری هم ادامه داشت تا معترضین بعد از نقض تمام حرفها اینبار آخرین فتوای آیت الله خامنه ای را هم نه گفتند و با اینکه او مراسم سنتی سه شنبه آخر سال را غیر شرعی خوانده بود نه تنها برگزار کردند حتی برای اولین بار شعارهای سیاسی نیز سر دادند.
میان خرداد تا اسفند ۸۸، باز هم پیش آمد مواردی که رهبر جمهوری اسلامی، حرفهایی زد و اتمام حجت هایی کرد که باز هم معترضین را مخالفت پیشه بود. بسیار گفته بود که موضوع انتخابات تمام شده است. حتی نهم دی ماه را در تقویم رسمی ثبت کردند و آن را مهر پایانی بر تمام حرف ها و اعتراضات پنداشتند و اما قصه هنوز ادامه دارد ...
رهبری که این نه ماه را با اهرمهای اطلاعاتی، امنیتی و نظامی به سختی سپری نموده است، اولین روز سال ۸۹ را نیز با نه ای دیگر آغاز می کند و آن پیشدستی موسوی و کروبی با نام گذاری زود هنگام سال به نام سال «صبر و استقامت» است.
دیگر قرار نیست حرفهای یک رهبر فصل الختاب تصمیمات و اتفاقات یک کشور باشد. شواهد و قرائن ماههای اعتراض در ایران گواه آن دارد که آیت الله خامنه ای پشتوانه ای جز نظامی گری و اعمال خشونت و زور، برای پیشبرد آنچه می اندیشد و می گوید در اختیار ندارد. این همانی است که شاه از همان نقطه ضربه اش را خورد و خامنه ای تنها با داشتن تجربه رژیم گذشته توان خرید زمان بیشتر را خواهد داشت. اما این هیبت دیگر شکسته است. البته سالهاست در عصر پیشرفت و تکنولوژیهای مدرن، زمان آنکه فردی غیر انتخابی در جایی بنشیند و امر نماید و یک کشور رهرو آن باشد گذشته است و ایران تشنه پیشرفت و توسعه نیز دیگر تاب چنین حکمرانانی را ندارد.
امروز کم نیستند گلادیاتورهایی که آماده اند برای نقض هر آنچه از رهبر می تراود حرکتی انجام دهند.


تهران حکومت نظامیِ اعلام نشده


اکثر میادین و نقاط اصلی شهر را نیروهای گارد و امنیتی اشغال نموده اند. و درصدد ایجاد فضایی رعب آلود هستند تا احتمال بروز اعتراضات خیابانی را کاهش دهند.
گفتنی است هر ساله مراسم روز چهارشنبه سوری به نحوی به روزی برای بیان اعتراض به حاکمیت بوده و برایشان مشکل آفرین بوده است و پیش بینی می شود سه شنبه آخر سال اینبار با توجه به اتفاقات ۸ماهه اخیر مشکلات بیشتری را ایجاد نماید.



سبزهای فعال اصفهان



علیرغم تمام فشارهای بسیاری که بر مردم سبز اصفهان و نجف آباد بویژه بعد از مرگ آیت الله منتظری وارد شد اما سبزهای آن خطه همیشه فعالانه حضور داشته اند، چه در دنیای مجازی و چه در تجمعات اعتراضی این ۸ماهه. این ابتکار در زاینده رود هم از قدرت خلاقیت و زنده بودن سبزهاست. کار آسانی نیست این روزها فعال بودن. آنهم در شهرستانها که بستن و سرکوب کردن ها، همانند پایتخت بروز و شهود و بسختی می توانند اطلاع رسانی کنند. مثال آنکه دستگیریها و کشته های تهران بسیار مشخص تر از آنچه در دیگر شهرهای کشور بر مردم رفته است،‌ می باشد.
برای خواندن مطلب قایق سبز و آشنایی با طرز ساخت آن اینجا را کلیک نمایید.