تاثیرات جنبش سبز و ناگزیری از تغییر


22 بهمن را نیز سبزها آمدند.
اینکه چگونه آمدند و چه تاثیراتی را از خود به جای گزاردند، ارزش و نیز جایگاه آنرا مشخص می کند.
اما این بار پس از 31 سال، 22 بهمنی متفاوت از هر سال را شاهد بودیم. نه از آن تفاوتهای کلیشه ای که جنبشی را بیهوده امید دهد.
حسابی سرانگشتی نشان از حضور تعداد بسیاری از نیروهای نظامی و شبه نظامی در خیابانهای مراکز شهرهای بزرگ کشور داشت که این خود فارغ از چرایی چنین آرایش و حضور نیروهای نظامی و امنیتی در سطح خیابانها و قدرت نمایی آنها و نیز بدون در نظر داشتن اعتراضات خیابانی، از حضور لشکرها و گردانها و ... از نیروهای شدیدا مسلح (برای سرکوب) خبر می دهد که برای مردمی تجهیز شده اند که در بدترین حالت می گویند "مرگ بر دیکتاتور". حرفها و شعارهای مردمی غیر مسلح را با نمایشی از قدرتی پاسخ می دهند که دقیقا و دقیقا 31 سال قبل در همان روز قرار بود جوابگوی مردمی باشند و همانکار را نکنند که شاه با مردم ایران کرد. صحنه را با جبهه های جنگ اشتباه گرفته اند و مردم را (حتی به زعم آنها اقلیت) دشمن فرض کرده اند و این تنها یکی از تفاوتهای این 22 بهمن است. درست در روزی که قرار بود جشنی ملی برای انقلابی در 31 سال پیش برگزار شود، حضور نظامیان و رعب آفرینان مشهود بود و اینها تنهای برای حفظ حاکمیت است. حکمرانان هر آنچه در توان داشتند و دارند را بکار گرفتند تا سبز، خودی نشان ندهد و اما سبزها با تمام نداشته هایشان با شهامت وصف ناپذیری برای دفاع از حقوقشان آمدند و با تمام ضربه هایی که در این 8 ماه تا سر حد جان عزیزانشان پذیرفته اند، ایستادگی خود را به نمایش گزارند. این طبیعی است که هر حکومتی از حاکمیتش دفاع کند و اما این برای جمهوری اسلامی با تمام داعیه های اسلامی و مدیریت های جهانی اش، طبیعی نیست که در روز به حکومت رسیدنش مجبور به ظاهرسازی باشد تا منافع غیر مردمی اش را در جلوی دوربین های رسمی اش حفظ نماید و اما اینبار باز هم نتوانست دوربین های غیر حرفه ای را مهار کند تا بیشتر به مردم ایران و دنیا دروغ تحویل دهد. جنبش سبز با تمام محدودیتها، مشکلات و موانع پیش رویش، آثار داخلی و خارجی بسیاری داشته است که نمود آن از هزینه های بسیاری که حاکمیت برای برگزاری مراسم 22 بهمن و آرایش نیروهای نظامی و تجهیز آنها انجام داده تا صدای اعتراض دیده نشود گرفته تا بیانیه هایی که آمریکا بهمراه 27 کشور اتحادیه اروپا برای 22 بهمن صادر می کنند و به ناچار و به سختی می توانند برای مذاکره و معامله برای منافعشان در منطقه با ایران، برای آنچه این روزها در ایران می گذرد سکوت پیشه کنند.

قتل، ترور، تجاوز، دستگیری، زندان های طولانی مدت غیر قانونی، تهدید، ضرب و شتم، سانسور، تبعیض، دروغ و ... در کنار پول مردم از نفت و مالیات و ...، قدرت و اطلاعات، مجموعه ایست که حاکمیت در اختیار دارد و سبزهای معترض تنها با شعارهایشان آنها را نادرست می دانند و از حداقلهای ممکن برای ابراز اعتراضشان بهره می برند و آن 8 ماه قبل انتخابات بود و این روزها، راهپیمایی های رسمی-حکومتی که هر دو را به مرور حاکمیت بلوکه کرده و در اختیار گرفته است تا در این شاید آخرین راهپیمایی اعتراضی بدین شکل، سبزها دریافته اند که باید راههای مبارزاتی دیگری را بیازمایند و یا از سران فعلی جنبش طلب کنند.